چشمک

به امر رب خودلبیک گوییم 

به همراه ملایک جمله گوییم 

سلام ورحمت حق برمحمد(ص)

اللهم صل علی محمدوآل محمد

بعثت رسول اکرم (ص)برهمه مسلمین تبریک وتهنیت باد

حادثه ای درحدود سال1238قمری اتفاق افتادکه عظمت واعتبارصدوق(ره)بیشترشدکه علامه خوانساری دراین باره درکتاب روضات الجنات نقل میکند:"ازکرامات صدوق که دراین اواخربه وقوع پیوست که عده کثیری ازاهالی شهر،آن رامشاهده کرده اند آن است که درعهدفتحعلی شاه قاجاردرحدودسال1238مرقدشریف صدوق که دراراضی ری قرارداردازکثرت باران خراب شدورخنه ای درآن پدیدآمد.به جهت اصلاح وتعمیرآن اطرافش رامی کندند پس به سردابی که مدفنش بودبرخوردند هنگامی که واردسرداب شدند،بابدنی عریان ومستورالعوره مواجه شدندکه درانگشتانش اثرخضاب ودرکنارش تارهای پوسیده کفن به شکل فتیله هابرروی خاک قرارگرفته است. این خبربه سرعت درتهران منتشرشدو به گوش سلطان وقت رسید،وی باجمعی ازبزرگان دولتبه جهت مشاهده حضوری به محل آمدند.جمعی ازعلماواعیان دولت داخل سرداب شدندوصدوق قضیه رابه رای العین مشاهده کردند.پس ازآنوی دستورتعمیروتجدیدبناوتزیینات آن بقعه راصادرکرد.”

آتش نمی سوزاندابراهیم را،ودریایی غرق نمی کندموسی را  

مادری کودک دلبندش رابه دست موج های خروشان “نیل"می سپارد تابرسدبه خانه فرعون تشنه به خونش 

دیگری رابرادرانش به چاه می اندازندسرازخانه عزیزمصردرمی آورد،مکرزلیخا زندانش میکند اماعاقبت برتخت ملک مینشیند

ازاین “قصص"قرآنی هنوزهم نیاموختیم که اگرهمه عالم قصدضرر رساندن به 

توراداشته باشندوخدانخواهدنمی توانند 

“اویگانه تکیه گاه من وتوست”

گفتم به مهدی بر من عاشق نظر کن
گفتا تو هم از معصیت صرف نظر کن

گفتم به نام نامیت هر دم بنازم

گفتا که از اعمال نیکت سرفرازم

گفتم که دیدار تو باشد آرزویم
گفتا که در کوی عمل کن جستجویم

گفتم بیا جانم پر از شهد صفا کن
گفتا به عهد بندگی با حق وفا کن

گفتم به مهدی بر من دلخسته رو کن
گفتا ز تقوا کسب عز و آبرو کن

گفتم دلم با نور ایمان منجلی کن
گفتا تمسک بر کتاب و هم عمل کن…